عصر امام حسن عسکری(ع) از یک وجه نقطه عطفی در تاریخ اسلام و بلکه تاریخ بشریت شناخته میشود؛ چرا که قرار بود آخرین حجت خداوند در این عصر متولد شود؛ دشمن نیز با فهم این موضوع در صدد بود با شیوههای متعدد از این امر مهم جلوگیری کند؛ لذا شدت اختناق بر آل بیت رسول(ع) در دوران امام هادی(ع) تا ولادت امام عصر(عج) شدت گرفت.
عباسیان که احادیث و روایات معتبر و متواتر مهدی موعود(عج) را در دست داشتند، مراقبت از امام حسن عسکری(ع) را به اوج خود رساندند و امام را مجبور به حضور مکرر در دربار میکردند و حتی بهبهانههای مختلف ایشان را به زندان میبردند و تحت نظارت مأموران مخفی خود قرار میدادند. مراقبتهای شدیدی در مورد رفتوآمدهای امام و شیعیان وجود داشت که با رفتار هوشمندانه و تدابیر خاص امام، نقشه دشمنان را در آزار و اذیت شیعیان و محبین خنثی میشد.
فشار و اختناق سیاسى به دلیل فهم ولادت آخرین حجت خدا بر زمین چنان بالا مىگیرد که امام(ع) بهناچار باید هفتهاى دوبار در روزهاى دوشنبه و پنجشنبه در دارالخلافه حضور پیدا مىکرد; معتزّ عباسى بهاندازهاى از نفوذ امام حسن عسکرى(ع) نگران بود که به تحت نظر داشتن آن امام نیز بسنده نکرد و حضرت را با ابوهاشم جعفرى و گروهى از طالبیون زندانى کرد.
ابوهاشم جعفری در این باره میگوید: «با امام حسن عسکرى(ع) در حبس مهتدىبن واثق بودیم; حضرت به من فرمود: "این جنایتکار قصد کرده است که امشب با خواست خدا بازى کند (کنایه از این که اراده کرده است که من را بکشد و از ولادت فرزندم جلوگیری کنند); ولى عمر او کفاف نمىدهد و بهزودى صاحب فرزندى خواهم شد". فرداى آن شب ترکها به او حمله کردند و او را بهقتل رساندند و خدا ما را بهسلامت نگاه داشت.»
در چنین شرایطی امام حسن عسگری به تبیین معارف مهدوی میپرداخت و یا با تشکیل نظام وکالت عملاً شیعیان را برای عصر غیبت که باید به نواب و فقها رجوع کنند، آماده میکرد. برای نمونه یکی از روایات امام حسن عسگری(ع) درباره معارف مهدوی را مورد بررسی قرار میدهیم.
احمد بن اسحاق میگوید بر امام عسکری(ع) وارد شدم و مىخواستم از جانشین پس از وى پرسش کنم او آغاز سخن کرد و فرمود:
«اى احمد بن اسحاق خداى تعالى از زمان آدم(ع) زمین را خالى از حجت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالى از حجّت نخواهد گذاشت، به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع مىکند و به خاطر اوست که باران مىفرستد و برکات زمین را بیرون مىآورد؛ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُخَلِّ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ ع وَ لَا یُخَلِّیهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْض
اسحاق گفت به امام گفتم: اى فرزند رسول خدا امام و جانشین پس از شما کیست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت در حالى که بر شانهاش کودکى سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده مىدرخشید، فرمود:
اى احمد بن اسحاق اگر نزد خداى تعالى و حجّتهاى او گرامى نبودى این فرزندم را به تو نشان نمیدادم؛ او همنام و هم کنیه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است، کسى است که زمین را پر از عدل و داد مىکند همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد؛ لَوْ لَا کَرَامَتُکَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَیْکَ ابْنِی هَذَا إِنَّهُ سَمِیُّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ کَنِیُّهُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما
اى احمد بن اسحاق! مثل او در این امّت مثل خضر و ذو القرنین است، او غیبتى طولانى خواهد داشت که هیچ کس در آن نجات نمىیابد مگر کسى که خداى تعالى او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعای به تعجیل فرج موفّق سازد؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ ع وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ.
بیشتر بخوانید
احمد بن اسحاق گفت به امام عرض کردم اى مولاى من آیا نشانهاى هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن کودک به زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود: أنا بقیّة اللَّه فی أرضه و المنتقم من أعدائه؛ من اثر خدا در زمین و منتقم دشمنانش هستم. (کمال الدین و تمام النعمة،ج2، ص 384)
انتهایپیام/
.: Weblog Themes By Pichak :.